This post is also available in:
همزمان با نوروز و جشنهای سال نو در ایران، از چند استان کشور خبر میرسد که چندین نفر بازداشت شده و توسط قوه قضائیه تحت تعقیب قرار گرفتهاند.
دادستان مرکز استان فارس روز یکشنبه، سوم فروردین، از دستگیری «افراد معدودی در برخی از اماکن گردشگری استان فارس» در زمان تحویل سال خبر داد.
به گفته کامران میرحاجی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان فارس، این افراد که به تعداد دقیق و هویتشان اشاره نشده به اتهام «هتاکی، اخلال در نظم و عدم رعایت شئون اسلامی» دستگیر شدهاند.
پیشتر در همین زمینه، حسن حسینی، فرماندار مشهد، هم خبر داده بود که «عدهای معدود» در روز پنجشنبه در زمان برگزاری آیین تحویل سال در آرامگاه فردوسی، واقع در منطقه توس مشهد، شناسایی و بازداشت شدهاند.
به گفته این مقام، بازداشتیها که تعدادشان «ده تا ۱۵ نفر» بوده، در مراسم «اخلال ایجاد کرده» و «شعارهای ساختارشکنانه» سر داده بودند.
همزمان با افزایش عدم محبوبیت حکومت و سیاستهای مورد نظر آن در میان عامه مردم کشور، هر ساله بر تعداد افرادی که تلاش میکنند سال خود را در اماکن تاریخی و نه مذهبی تحویل کنند افزوده میشود.
آغاز سال نو خورشیدی، ۱۴۰۴، نیز به همین ترتیب همراه بود با تجمع عده انبوهی از مردم در مکانهایی چون آرامگاه فردوسی در توسِ مشهد، حافظیه و تخت جمشید در استان فارس.
این تجمعها در هر سال نو، بهویژه در استانهای کردنشین، با برخورد مقامهای شهری و استانی و امنیتی جمهوری اسلامی نیز همراه شده است.
در همین زمینه، وبسایت کُردپا روز یکشنبه خبر داد که فردی به نام «سیفالله خان غفاری» روز شنبه، دوم فروردین، پس از شرکت در مراسم نوروزی روستای «قلعه کهنه» سقز، بدون ارائه حکم قضایی بازداشت شده است.
یک روز پیشتر هم وبسایت ههنگاو، که همچون کردپا اخبار مربوط به مناطق کردنشین را پوشش میدهد، خبر داده بود که کیهان تدبیری و محمد قادری، دو نوجوان ۱۷ ساله، و دو فرد دیگر اهل مریوان به نامهای محمد نیکپی و کاوە داستان «در ارتباط با مراسم نوروزی کردستان» توسط اداره اطلاعات بازداشت شدهاند.
به این اخبار باید نام ۱۳ نفر دیگر را هم اضافه کرد که به نوشته وبسایت «سازمان حقوق بشر کردستان» هفته گذشته «به دلیل شرکت در مراسم نوروز» در سردشت در استان آذربایجان غربی بازداشت شدهاند.
سال گذشته نیز، شبکه حقوق بشر کردستان نوشته بود که در دو ماه اول از سال ۱۴۰۳، «دستکم ۳۸ شهروند کرد» «به دلیل برگزاری یا شرکت در مراسم نوروز» احضار یا بازداشت شدهاند.
تداوم این سیاستها در سرکوب جشن نوروز، بیش از آنکه نشانهای از اقتدار حکومت باشد، گواهی است بر هراس ساختار سیاسی ایران از هر گونه تجمع مردمی که خارج از چهارچوبهای ایدئولوژیک نظام صورت گیرد.
نوروز، به عنوان میراث فرهنگی مشترک همه ایرانیان، به تدریج به ابزاری برای ابراز نارضایتی مدنی و فرهنگی تبدیل شده؛ حرکتی که با شعار و سرود، با حضور در اماکن تاریخی، پایههای اقتدارگرایانه جمهوری اسلامی را به چالش میکشد.
این وضعیت، بار دیگر پرسشی اساسی را پیش روی جامعه ایران قرار میدهد:
چرا حکومتی که خود را “اسلامی” و “مردمی” میخواند، از شادی مردم، از شعر فردوسی، از حافظیه و از تخت جمشید میترسد؟